نیما یوشیج

عزیزم!(1)

تهران ـ 25 بهمن 1322

می گویید چگونه فرا بگیریم؟ خیلی آسان است! بخوانید! من باز تکرار می کنم: بخوانید! هیچ چیز ما را نجات نمی دهد، جز خواندن. در صورتی که دریابیم و مطلب به کارِ ذوق و طبع ما بخورَد. ملت ما زیاده بر آنچه تصور می کنید، به این کار احتیاج دارد. وضعیت ما عوض نشده و اگر رشدِ خود را نکرده، یک راه برای فهمیدن است: خواندن.
اگر بدانید چقدر این توصیه ی سودمندی ست. بعد از چند سال که به کار ادامه بدهید و بر طبق آنچه می خوانید کار کنید و در کار و آنچه خوانده اید، دقت کنید، خواهید دانست من چه می گویم. ولی اگر سَرسَری می خوانید، همان بهتر که نخوانید. تمام آنچه را که گفتم، بعکس آن توصیه می کنم. زیرا غلط فهمیدن، غلط عمل کردن است. یکی از بزرگانِ زمانِ ما می گوید «کسی که کار می کند، خطا می کند ». اگر از اول به خطا رفته باشیم، دیگر مطلب معلوم است. من هیچ تند نمی روم که در این خصوص حرف می زنم.
در خصوص هر یک از این موضوع ها، حرفِ بسیار می توان زد. ولی عمده این است که برای مردِ عمل کدام مهم ترند. آیا شخصیت های ما از شخصیت های دیگران نشانه نمی گیرد، یا بخودیِ خود و به حال تجرّد، کسی می شویم؟ چون نه چنین است شخصیت در همه چیز: در استیل، در فرم، در طرزِ کار و در همه چیز فرع بر این است که با شخصیت های دیگر چگونه ارتباط داشته ایم …
این دنیا را خود بخود نگیرید. پس از این فکر، این خیال در سرِ شما بگذرد که بتوانید یا نتوانید، بزرگوار مردی باشید و منشاء اعمال و صفات پسندیده.
هیچ کدام از اینها، مستغنی از خواندن نیست. خواهش می کنم به همین قدر اکتفا کنید.

مطالب مرتبط