نیما یوشیج

بهجت کوچولو!

11 مرداد 1305

رودخانه در شب های تاریک، چه حالی دارد؟ گلهای زرد کوچکی که روی ساحل باز می شوند، مثل اینکه می خواهند از پستان های رودخانه شیر بخورند، شبیه به چه چیز هستند؟
برای تو یک کلاه از گل درست می کنم که هر چه پروانه هست، دورِ آن کلاه جمع بشود. برای تو پیراهنی بدست می آورم که در مهتاب، مهتابی رنگ و در آفتاب به رنگ آفتاب باشد. این چه رنگ پیراهنی است؟
اگر گفتی این وعده ها که می دهم، مثل این دنیا راست است یا مثل ... دروغ، برای تو از آن اسباب بازی ها می خرم که دلت بخواهد. بشرط اینکه فکر کنی ببینی چه سوقاتی خوبی می توانی از کنار رودخانه ها برای من بیاوری.


نیما

مطالب مرتبط