52 سال پس از خاموشي نيما

13 دي ماه در تقويم شعر ايران مصادف با درگذشت نيما يوشيج، پدر شعر نو و گشاينده ي دريچه اي تازه در نگاه، زبان و بيان شاعرانه ي ادبيات ديرسال ماست.
مردي كه عليرغم غوغاهاي تهي و عدم التفات به شعر و حرمت گذاري شايسته به شاعران، همچنان غريب مانده است و آنچنان كه شايسته و بايسته ي زحمات سترگ او بوده، شناسانده نشده است. كودكي كه از كوهستان يوش مازندران بپا خواست و يك تنه آب در خوابگه مورچگان كاروانسراي كهنه ي شعر ايران روانه ساخت و حتي مصرعي در مدح خان و اميري نسرود.
زودمرگي نيما در مقايسه با شاعران هم نسل اش، حسرتي ست كه هنوز دريغ شعر ايران را از آثار و نظرات نوشته ناشده اش مي توان دريافت.
هرچند كه در سالهاي اخير مراسم فراواني در بزرگداشت و تكريم از نيما برپا شده است، اما هنوز نسل امروز به ظرفيت هاي شعري و زحمات طاقت فرساي اين شاعر بزرگ آشنا نشده و آثارش به تمامي در اختيار نسل پس از نيما قرار نگرفته است.
عمل به وصيت نيما و خاكسپاري مجدد در يوش، مرمت خانه ي اجدادي و افتتاح موزه از اقداماتي بود كه با پيگيري هاي فراوان به انجام رسيده است. لازم است تا سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري به عنوان متولي و مسئول خانه ي نيما كارهاي نيمه تمام و مغفول مانده را پيگيري نمايد. خانه ي نيما نيازمند مرمت و نگهداري اصولي ست و با توجه به مرمت هاي انجام شده، نيازمند تعمير و بازسازي در بخش هاي مختلف مي باشد. با توجه به برگزاري مراسم افتتاح موزه، اشيا، اسناد و آثار نيما در موزه بسيار اندك بوده و شايسته ي عنوان موزه ي نيما نمي باشد. بناي قبلي يادماني مقبره ي نيما تخريب شده و عليرغم ارسال طرح ها در پاسخ به فراخوان سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مازندران، اقدامي نسبت به بررسي طرح هاي ارسالي نشده و به دلايل نامشخص مسكوت مانده است. بافت تاريخي روستاي يوش به علت عدم نظارت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مازندران در حال تغيير بوده و اقدامي نسبت به مرمت و حفظ بافت قديم روستايي انجام نمي شود. عدم ثبت تاريخي خانه ي نيما در تهران و خطر تخريب اين مكان از نگراني هاي جدي دوستداران شعر ايران است و اين مكان تاريخي مي تواند به عنوان موزه ي شعر ايران در مركز كشور، ياد و خاطره ي حضور نيما را زنده نگاه دارد. ثبت روز تولد نيما در تقويم رسمي كشور به عنوان "روز شعر نوين ايران" ضرورتي ست كه مي تواند ياد و خاطره نيما يوشيج را به عنوان يكي از شاعران بزرگ ايران و تكامل دهنده شعر ديرسال اين سرزمين، بيش از پيش ماندگار سازد و با توجه به حمايت مسئولين، اقدام عملي صورت نگرفته است.
اميدواريم يادآوري ها و تلنگر هر ساله، مسئولين و متوليان فرهنگي را به ضرورت حرمت گذاري نسبت به شاعر بزرگ سرزمين ما - نيما يوشيج – آگاه سازد.
شب همه شب شكسته خواب به چشمم
گوش بر زنگِ كاروانَستَم
با صداهاي نيم زنده ز دور
همعنان گشته، همزبان هستم.
جاده اما ز همه كس خالي است
ريخته بر سر آوار آوار
اين منم مانده به زندانِ شبِ تيره كه باز
شب همه شب
گوش بر زنگِ كاروانَستَم.
هرچند كه در سالهاي اخير مراسم فراواني در بزرگداشت و تكريم از نيما برپا شده است، اما هنوز نسل امروز به ظرفيت هاي شعري و زحمات طاقت فرساي اين شاعر بزرگ آشنا نشده و آثارش به تمامي در اختيار نسل پس از نيما قرار نگرفته است.
عمل به وصيت نيما و خاكسپاري مجدد در يوش، مرمت خانه ي اجدادي و افتتاح موزه از اقداماتي بود كه با پيگيري هاي فراوان به انجام رسيده است. لازم است تا سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري به عنوان متولي و مسئول خانه ي نيما كارهاي نيمه تمام و مغفول مانده را پيگيري نمايد. خانه ي نيما نيازمند مرمت و نگهداري اصولي ست و با توجه به مرمت هاي انجام شده، نيازمند تعمير و بازسازي در بخش هاي مختلف مي باشد. با توجه به برگزاري مراسم افتتاح موزه، اشيا، اسناد و آثار نيما در موزه بسيار اندك بوده و شايسته ي عنوان موزه ي نيما نمي باشد. بناي قبلي يادماني مقبره ي نيما تخريب شده و عليرغم ارسال طرح ها در پاسخ به فراخوان سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مازندران، اقدامي نسبت به بررسي طرح هاي ارسالي نشده و به دلايل نامشخص مسكوت مانده است. بافت تاريخي روستاي يوش به علت عدم نظارت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مازندران در حال تغيير بوده و اقدامي نسبت به مرمت و حفظ بافت قديم روستايي انجام نمي شود. عدم ثبت تاريخي خانه ي نيما در تهران و خطر تخريب اين مكان از نگراني هاي جدي دوستداران شعر ايران است و اين مكان تاريخي مي تواند به عنوان موزه ي شعر ايران در مركز كشور، ياد و خاطره ي حضور نيما را زنده نگاه دارد. ثبت روز تولد نيما در تقويم رسمي كشور به عنوان "روز شعر نوين ايران" ضرورتي ست كه مي تواند ياد و خاطره نيما يوشيج را به عنوان يكي از شاعران بزرگ ايران و تكامل دهنده شعر ديرسال اين سرزمين، بيش از پيش ماندگار سازد و با توجه به حمايت مسئولين، اقدام عملي صورت نگرفته است.
اميدواريم يادآوري ها و تلنگر هر ساله، مسئولين و متوليان فرهنگي را به ضرورت حرمت گذاري نسبت به شاعر بزرگ سرزمين ما - نيما يوشيج – آگاه سازد.
شب همه شب شكسته خواب به چشمم
گوش بر زنگِ كاروانَستَم
با صداهاي نيم زنده ز دور
همعنان گشته، همزبان هستم.
جاده اما ز همه كس خالي است
ريخته بر سر آوار آوار
اين منم مانده به زندانِ شبِ تيره كه باز
شب همه شب
گوش بر زنگِ كاروانَستَم.
12 آبان ماه 1390 - محمد عظيمي
مطالب مرتبط