نیما یوشیج

چکیده هشت مقاله در زمینه نیماشناسی


/// چکیده مقاله از دکتر محمد علوی مقدم ـ استاد دانشگاه فردوسی مشهد
«صور خیال در شعر نیما»
در آغاز معنای لغوی و بلاغی خیال از ماخذ و منابعی همچون کتاب ”الطراز” یحیی بن حمزه علوی و کتاب ”کشاف اصطلاحات الفنون” تهانوی، بازگو خواهد شد و نیز درباره صفت مخیل بودن و خیال انگیزی شعر از کتاب ”فن شعر ارسطو” که گفته شده است: الا قاویل الشعریه هی الاقاویل المخیله” سخن ابن سینا در کتاب ”شفا” که گفته است: ان الشعر هوالکلام مخیل مولف من اقول موزنه متساویه و عندالعرب مقفاه” و آنگاه، گفته‌ی خواجه نصرالدین طوسی در ”معیار الاشعار” که گفته است: شعر در عرف منطقی، کلام مخیل است بحث خواهد شد. سپس گفتار معاصرانی را که می‌گویند: مجموعه‌ی صورت‌های خیالی را در شعر به عنوان تصویر یا ایماژ گویند بحث خواهم کرد. سرانجام نتیجه خواهم گرفت که تصویر در شعر تا چه اندازه شورانگیز است و شاعران بزرگ با نیروی خیال، اشعار راخلق می‌کنند که هر کس در آن بیندیشد، چیزی در می‌یابد و حال آنکه نظم ناظمان یک بعد دارد و دارای تصویری است ثابت.
پس از ذکر این مقدمات، خواهیم گفت که شعر نیما، از تصویر برخوردار است و پیامی انسان دوستانه دارد و شعری است آیینه مانند که هرکس تصویرش را در آن می‌بیند.
نیما از نظر تخیل و اندیشه، قوی‌ترین شاعر امروز است با یک بار خواندن نمی‌توان لطافت تصاویر شعر نیما را دریافت این سنت شکن بزرگ و پدر شعر نو فارسی، با آگاهی و اطلاع از ادبیات گذشته‌ی فارسی، اساسی تازه را بنیان نهاد، بر خلق و ابداع تشبیهات تازه کوشید.
نیما آنچه را در محیط خود دیده، به صورتی زیبا در شعرش منعکس می‌ساخته، او زاده‌ی یوش است، عاشق روستاست، جنگل را دوست دارد.
در شعر نیما، اشیاء شخصیت می‌یابند، در شعر نیما، مجاز عقلی فراوان است، نیما در شعر ”آی آدم‌ها” با قرینه صارفه در مصراع چهارم، فهمانیده است که کلمه‌ی ”ساحل” سمبل است.
نمونه فراوانی از صور خیال در اصل مقاله ارایه شده است.


/// چکیده مقاله از دکتر رضا انزابی‌نژاد - استاد دانشگاه فردوسی مشهد
«فرود و فراز شعر نیما»
در این گفتار سه قطعه شعر - که هر سه عنوان ”شب” دارد، با نگاه تحلیلی به آنان مورد بررسی قرار گرفته است. توضیح که ”ب” در شعر معاصر ما به ویژه در زبان نیما، نماد سیاهی و خفقان است و بسامد قابل توجهی دارد. از سه قطعه‌ای انتخاب شده، نخستین مربوط به سال‌های آغازین شاعری نیماست، یعنی سال ‌١٣٠١، دومی مربوط به میان جای کارنامه هنری شاعر است، یعنی سال ‌١٣٢٠، و سومی که یکی از ارجمندترین و شاعرانه‌ترین تمام شعرهای نیماست، سال ‌١٣٣٤ را در پای خود دارد، تحلیل این سه قطعه، منحنی تعالی هنر شاعری و بلوغ و تکامل بینش مردمی و سیاسی نیما را تبیین می‌کند.


/// چکیده مقاله از دکتر ابوالقاسم اسماعیل‌پور ـ دانشیار دانشگاه شهید بهشتی تهران
«چشم‌انداز اسطوره در شعر نیمایوشیج»

اسطوره مقوله ذهنی و نمادین است که به روایت در می‌اید دیدگاه نقد اسطوره‌ای به وجه آرکی تایپی یا کهن نمونه‌ای، تمثیلی و نمادین اثار ادبی می‌پردازد. در این مقاله براساس نقد اسطوره‌یی، برخی از اشعار شاخص نیما بررسی و تحلیل می‌شود. نخست نظرگاه نیما درباره اسطوره و اسطوره‌شناسی مطرح می‌گردد. ازجمله در ارزش احساسات نیما صراحتا در باب اسطوره اظهار نظر می‌کند و به ادبیات اساطیری اوستایی، ودایی و اساطیر یونان اشاره دارد. آنگاه نحوه‌ی اسطوره‌پردازی و طبیعت‌گرایی خاص نیما در اشعارش مورد بررسی قرار می‌گیرد، بررسی تطبیقی اشعار نیما با برخی از آثار ناتورالیستی مورد بررسی قرار می‌گیرد، بررسی تطبیقی اشعار نیما با برخی از آثار ناتورالیستی و تحلیل آن بخش دیگری از مقاله است. نیما در کاربرد نمادها و اسطوره‌ها سعی داشت، دنباله روی تعقید و پیچیدگی کلام بدان گونه که در زبان سمبولیست های نیمه دوم قر نوزدهم بود نباشد و مضامین اساطیری او بیشتر رویکردی اجتماعی دارد نماد، اشاره، تمثیل و اسطوره در شعر او، در خدمت رویکردی اجتماعی است، نماد و اسطوره در شعر نیما در اشعار ”ققنوس، مرغ آهین، برج مجسمه، پریان، خانه سریویلی و غیره مکان تعطیل است. درون مایه‌ی اساطیری ققنوس را با شعر ”پرنده”، اثر هالارمه، شاعر فرانسوی می‌توان مقایسه کرد. نتیجه‌ی این بررسی و تحیل نشان می‌دهد که مهم‌ترین آثار منظوم نیما ساختار و مضامین اساطیری دارند و در این عرصه، نیما اسطوره‌پردازی اجتماعی است.


/// چکیده مقاله از جواد میزبان (م. سراج) ـ کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
بررسی کارکرد زبانی و ساختار شعرهای آزاد نیما یوشیج

از آنجا که محتوا و مضمون شعر امروز در بسیاری از موارد، تفاوت اساسی با شعر گذشته‌ی فارسی دارد و حتا عشق‌ها و توصیف‌ها و بیان حالات عرفانی و اجتماعی و سیاسی و غیره، رنگ و بوی امروزی به خود گرفته است. زبان و ساختار آن‌ها نیز دگرگون شده و شکلی دیگر یافته است. اولین کسی که به طور قاطع و مشخص دست به این سنت‌شکنی زد علی اسفندیاری (نیما یوشیج) بود که در سال ‌١٣٠١ شمسی با انتشار شعر افسانه و سپس به چاپ شعر ققنوس در سال ‌١٣١٦، به طور رسمی موضع خویش را در قبال شعر گذشته‌ی فارسی نشان داد و قالب و ساختار شعر نوی امروز را بنیان نهاد.
نیما در اشعار خود با سنت‌شکنی و هنجارگریزی در زبان به دنبال آن بود که شعر را از صورت تصنعی و غیرواقعی خارج سازد و به زبان مردم زمان نزدیک کند، به همین دلیل دست به کشف امکانات زبانی و شیوه مختلف و تازه‌ی بیانی زد که به عنوان بستری برای انتقال دیدگاه‌ها و برداشت‌های جدید او از هستی تلقی شد. چون شعر، هنری است کلامی و شعریت آن، منحصر به کاربرد عناصری چون وزن و قافیه و گونه‌های متنوع صور خیال نیست، نیما بر آن شد که خود را ازقید و بندهای پیچیده و اغلب بی‌جهت شعر کلاسیک، آزاد سازد و به راحتی و آن گونه که دلش می‌خواهد با مخاطبش سخن بگوی و در کلامش برجستگی ایجاد کند، پس از زبانی غیر از زبان معمول (فرا زبان) بهره گرفت و دست به نوعی دگرگونی در ساختار و زبان شعر زد و آن را از روال عادی و طبیعی خویش جدا ساخت به همین دلیل می‌توان گفت: بزرگترین تحول، دگرگونی و نواوری که نیما در شعر فارسی ایجاد کرد، در همان ساختار و زبان شعر بود زبانی که گاه پیوندی نزدیک با زبان شاعر و جامعه‌ی او دارد و گاه هنجارگریز است و سنت شکن و گاه نیز کارکردی رایت‌گونه می‌یابد و ...
در این مختصر، کوشش شده این نوآوری‌ها و کارکرد خاص زبانی و ساختار شعرهای آزاد نیما مورد بررسی قرار گیرد، زیرا نیما تحول و دگرگونی بنیادین زبانی را در شعرهای آزادش انجام داد و پیروان و شاگردانش نیز با حفظ و گاه تعالی این زبان بود که توانستند در قلمرو شعر معاصر فارسی آثاری پس بدیع و زیبا بیافرینند. پس شناخت و بررسی این زبان می‌تواند ما را در شناخت و بهره‌گیری بیشتر از شعر معاصر کمک بسیار نماید.


/// چکیده مقاله از دکتر حسن اکبری بیرق ـ استادیار دانشگاه سمنان
«نیما یوشیج و اندیشه‌های مدرن»

ظهور نیما و پدیده‌ای به نام ”شعر نو” بخشی از فرایند مدرنیته در ایران به شمار می‌آید. در این مقاله، نویسنده بر آن است که مبانی و خاستگاه‌های فکری - تاریخی مدرنیته را کاویده، مولفه اصلی مدرنیسم را که عبارت است از : خردگرائی، اسطوره‌زدایی، سکولاریسم، اخلاق شهری، نفی سنت، تقدس زدائی، علم باوری و ... در لا به لای اشعار و اندیشه‌های نیما یوشیج بجویید و بیابید.
حاصل این جست‌وجو درک انگیزه‌ها، زمینه ها و بسترهای فکری نیما در تجدد خواهی او همچنین تحلیل واقع بینانه‌ی درون مایه‌های شعری وی است، به نظر نگارنده مدرنیته‌ی نیما فقط در فرم و قالب و ساختار منحصر نبوده؛ بلکه تا درونی‌ترین لایه ذهن او نفوذ کرده است، به تعبیر دیگر، تجددی که نیما در صورت و قالب شعر معاصر پدید آورد، نتیجه محصول تجددی است که در اندیشه‌ی او به وقوع پیوست و این تجدد فکری درون‌مایه‌های شعر او متجلی گشته است.

/// چکیده مقاله از غلامرضا پیروز ـ عضو هیات علمی دانشگاه‌ مازندران
«روح زمانه و نیما»

نیما یوشیج بنیان‌گذار طرز تازه در شعر فارسی، با نگاه و تفکری متفاوت در شعر روح تازه‌ای در کالبد نیمه جان ادبیات فارسی دمیده، او بیماری مزمن شعر فارسی را شناخت و تلاش کرد با عنایت به دستاوردهایی که حاصل سال‌ها مطالعه در گنجینه‌ی شعر فارسی و ادبیات غرب خصوصا فرانسه بود، به مداوای این بیمار مختصر بپردازد. سال‌هاست که نیما را پدر شعر نوی فارسی معمار تحول شعری نام داده‌اند. بی شک کسی مانند او در سه قرن اخیر بحث‌های جدی و تامل انگیز در قلمرو و شعر فارسی طر نکرده است. نیما میراث ارجمندی را که به دست آیندگان سپرده، تحت شرایط خاصی و با تاثیرپذیری از عوامل ویژه‌ای کسب کرده است. شرایطی که بی‌گمان عنصر روح زمانه در آفرینش آن‌ها موثر بوده است. در این مقاله سعی شده است عوامل اصلی شکل‌گیری شعر نیمایی تحیل گردد و نیز صف‌بندی‌های اهل زمانه در برابر این شعر مورد بررسی قرار گیرد.

/// چکیده مقاله مرتضی محسنی ـ عضو هیات علمی دانشگاه مازندران
«نگاهی جامعه‌شناختی به افسانه‌ی نیما»

انقلاب مشروطه که نتیجه‌ی دگرگونی‌های اجتماعی فرهنگی در جامعه ایرانی می‌باشد، نخستین دستاورد ملت ایران در عرصه‌ی تحولات جدیدی و نطقه عطفی در تاریخ معاصر ماست. این دگرگونی اجتماعی با دگرگونی‌هایی در عرصه هنر وادبیات همراه بوده است. دگرگونی‌های هنری و ادبی متناسب با نیازهای جامعه‌ی ایرانی شکل می‌گرفت و راه خود را دنبال می‌کرد. نیما پرورش‌یافته‌ی عصر تحولات و آشنا به ادبیات اروپا در شکل دادن دگرگونی‌های ادبی و به سامان رساندن آن، نقش اساسی داشته است. نیما با طرح غیرمستقیم احساسات و آرمان‌هایش تلاش می‌کرد آثاری متناسب با اندیشه‌ها، علاقه‌ها و زندگی انسان امروزی بیافریند. در این مقاله با توجه به زمان سروده شدن افسانه ‌١٣٠١ ه.ش تلاش شده است اندیشه‌های موجود در متن و علل حضور آنها در منظومه و تفاوت تلقی شاعر با قدما با توجه به اوضاع جامعه‌ی زمان شکل‌گیری افسانه تحلیل شود. همچنین در این مقاله از موضوع‌هایی چون شیوه‌ی روایت، ساختمان، زبان، شخصیت‌ها، نگرش فردی و جزئی نیما، طبیعت و محیط در افسانه سخن رفته است.

/// چکیده مقاله از دکتر مهوش واحددوست ـ استادیار دانشگاه ارومیه
رویکرد نیما به طبیعت از راه جاندارپنداری آن

personificatold جاندار پنداری اشیا، عناصر و مفاهیم انتزاعی، ریشه در گذشته‌های دور، در اسطوره‌ها دارد. این گونه از اسطوره‌ها، نشان از باورمندی انسان‌های نختین به وجود روح شخصیت و شعور در اشیاء و عناصر و پدیده‌های طبیعی دارد، از این رو آن‌ها برخوردی عاطفی با طبیعت برقرار می‌کردند، بنیاد شناخت آنها از جهان اطراف، تخیل آن‌ها بود. اینگونه‌ اندیشگی انسان در عین راز خاکی، انسان را با طبیعت پیوند داده، جنبه‌ی تقدس به خود می‌گرفت. در دوره های پسین، در هنر نوشتاری، یکی از زیباترین گونه صورت خیال، آشنای زدائی است. از آن جایی که نیما پیوندی ناگسستنی با طبیعت دارد. در نخستین دوره‌های زندگی وی عناصر اشیاء و پدیده‌های طبیعی، مخاطبان راستین او هستند، روح حساس نیما که نابرابری و فقر را بر نمی‌تابد، از راه فرافکنی projectoin حالت‌های روحی و روانی خود را بر عناصر، اشیاء و پدیده‌های طبیعت می‌تاباند و با آن‌ها هم سخن می‌شود آنها را گاه اندوهگین، گاه شاد و گاهی خشمگین می‌بیند. هم از این روست که شب، روز، دریا، ابر، گل، سبزه و جنگل مخاطبان او هستند. رویکرد نیما به طبیعت درون انسان از راه کاربردهای مجازی زبان نیز در خور توجه است، مفاهیم انتزاعی‌ای چون عشق، عقل، مرگ و ... از راه جاندارپنداری در شعر نیما، نمودی گسترده دارد. در شعرهای پسین وی این گونه کاربرد زبانی رشد می‌یابد و نماد جایگزین تصویرهای اندیشگی ساده و احساسی می‌شود، ”شب” تنها در مفهوم پدیده‌ی طبیعی نیست که مخاطب نیما بوده، بلکه نماد ظلم، استبداد، جهل و ... است.

منبع:ایسنا

مطالب مرتبط