نیما یوشیج

( اسب دواني )

تير 1308

 ( اسب دواني )

هر سال صمد اسب دوان، نايب دوم،

خوش جايزه مي بُرد به چالاكي و خُردي.

امسال چنان شد كه به ره، اسب فروماند

از بس بَر و پهلوش به مهميز فشردي.

بر سرشْ بكوبيد ز بس نائره يِ خشم:

( اي بي هنر اسبي كه در اين بار فسردي!

پار از چه چنان خوب دويدي، نه چو امسال،

وامسال چه ها بيشتر از پار نخوردي؟ )

اسبش نگهي كرد، نگاهي كه بدو گفت:

من خوب دويدم، تو چرا جايزه بُردي؟

 

باشد كه تو را نيز چو آن اسب دَوانند

اي كمتر از اسبي كه در اين رنج فِسُردي!

تير 1308

مطالب مرتبط